جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد مراسم گرامیداشت مقام «کتاب، کتابخوانی و کتابدار» در مشهد برگزار شد (۳۰ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

نگاهی کوتاه به اقدامات فرهنگی مطبوعاتی محمدتقی ملک الشعرا

  • کد خبر: ۱۳۹
  • ۲۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۵
نگاهی کوتاه به اقدامات فرهنگی مطبوعاتی محمدتقی ملک الشعرا
در تاریخ روزنامه نگاری خراسان، چند خانواده، حضوری تاثیرگذار و پررنگ داشتند که از میان آن‌ها نمی‌توان از نام «خاندان بهار» گذشت.

شهرآرانیوز - محمدتقی ملک الشعرای بهار، برادرش و پسرعمویشان، شیخ احمد بهار، تنها سه تن از چندین فعال مطبوعاتی این خانواده به شمار می‌روند؛ البته بی شک معروف‌ترین چهره این خاندان، محمدتقی بهار، نه تنها در شعر بلکه در تاریخ مطبوعات مشهد نامی ماندگار است.


«در سال ۱۳۰۴هجری قمری، ماه ربیع الاول، شب دوازدهم، در مشهد که از شهر‌های خراسان است، به دنیا آمدم»؛ این آغازی برای شخصیتی ممتاز در آسمان ادب و خرد ایران است که چونان خورشید از جانب مشرق سربرآورد و هم تراز با آن دیو سپیدپای دربند، بزرگ شد. «محمدتقی بهار» متخلص به بهار، ملک الشعرای مستخدم در دولت و آستانه بود که در طول عمر شصت وچهارساله خود، منشأ خدماتی مهم شد. بهار که از سال ۱۳۲۴ قمری و در آستانه بیست سالگی به مشروطه خواهان خراسانی پیوسته بود، برای نشر عقاید متبوع خویش، به تریبونی احتیاج داشت و همین تلنگری بر راه اندازی «انجمن سعادت» در مشهد شد. این انجمن، پل ارتباطی موثری با انجمن سعادت اسلامبول و توابع بادکوبه بود که متشکل از کارمندان دولت، طلاب، تجار و کسبه بود و به گفته او، «لوای انقلاب را بلند کردند».


آنچه بهار را از بسیاری از مشروطه خواهان متمایز می‌کرد، اعجاز قلم او در آفرینش اشعار جاودانی بود که می‌نگاشت و حتی از نثر او نیز شکوهمندتر بود، به گونه‌ای که قصیده مستزاد «کار ایران با خداست» که در عصر استبداد صغیر محمدعلی شاه قاجار سرود، به اندازه‌ای مهم بود که در کتاب تاریخ ادبیات مشروطه ایران نیز آورده شده است. اشعار بهار در آن روزگار، طعم آزادی و آزادی خواهی می‌داد و باتوجه به مخالفت‌هایی که با سردارسپه داشت، برخی اقدامات او را درقالب اشعار گوناگون به چالش می‌کشید و هم او بود که با همیاری میرزاده عشقی، جمهوری نامه را درقالب مثنوی سرود و رضاخان را نقد کرد. بهار درکنار شخصیت‌هایی همچون میرزاده عشقی، عارف قزوینی، فرخی یزدی و نظایر آنان که طبع شعرشان در خدمت آگاهی بخشی به جامعه بود، سبکی نو در بیان عقاید، تهییج افکار عمومی و به راه انداختن حرکت‌های مهم در سال‌های پیش از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ خورشیدی داشت. اشعار بهار آنجایی مهم است که در واکاوی نقش توده مردم پس از عزل محمدعلی شاه قاجار، هرآنچه در شب پیروزی بر شاه مخلوع میان مردم به شادی خوانده شد؛ ابیاتی که برای «گرمی بازار شادکامی ملی از شعر و خطابه به وسیله من و رفقای انجمنی ما فراهم آمد».
سال فتح تهران و سال‌هایی که درپی آن آمد، روزگار قلم زنی بهار بر صفحات روزنامه‌های ملی آن زمان بود. سبک مطالب وی، چه با امضا چه بی امضا، به ترتیب در روزنامه «طوس» و «حبل المتین» چاپ کلکته منتشر می‌شد و مخاطبان بسیاری را به سوی خود جلب می‌کرد. همان گونه که پیش از این نیز سخن رفت، قلم فاخر بهار، بر مدار نظم می‌چرخید و قدرت اعجازگونه آن، هنوز نثر وی را دربر نگرفته بود، اما پس از چندی تلاش، سرانجام نثر اجتماعی و سیاسی وی قوام یافت و با امضای «م. بهار» منتشر شد.

عصر شکوفایی بهار را می‌توان با «نوبهار» او شناخت. این روزنامه که بنا بود سکوی بلند سخنرانی حزب دموکرات ایران باشد، در تاریخ احزاب و مطبوعات ایران، بیشتر به نام مدیر خود مطرح شد تا حزب متبوع وی، بنابراین شاهدیم که تا بستن قطعی این روزنامه که یکی از ۱۱ روزنامه منتشرشده در عصر قاجار است، «نوبهار» بار‌ها و بار‌ها توقیف می‌شود و همین روند نیز در زمان انتشار «تازه بهار» ادامه می‌یابد. سیاست قطعی بهار در روزنامه هایش، مخالفت با بقای قوای روس در ایران و مخاصمه با سیاست آن دولت بیگانه بود. بهار پس از بسته شدن تازه بهار، در وصف روزگار خود می‌گوید: «زندگی سیاسی ما هم به اینجا ختم می‌گردد که هرچه بافتیم، پنبه شد. خود ما هم از خانه و لانه رانده شدیم... ازقضا در تهران هم رفقای ما را تبعید کردند!». بهار در بازگشت مجدد خود به مشهد و با کمک نیرالدوله، والی خراسان، دوباره «نوبهار» را منتشر کرد و این بار، مقالات او با موضوعات دینی و اخلاقی همراه شد. آن گونه که خود می‌گوید، به خاطر روند جدید روزنامه اش بسیار مورد اذیت دوست و دشمن قرار می‌گرفته است، اما به راه خود ادامه می‌دهد. بهار به کوشش همان سطر‌های زرین، وکیل مردم درگز، کلات و سرخس در مجلس چهارم مشروطه می‌شود و ادامه نوبهار، بار دیگر در تهران منتشر می‌گردد و ازقضا بسیار رونق می‌یابد که همین مسئله نیز در مخالفت‌های گوناگون روس و انگلیس علیه آن موثر می‌افتد.

 

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->